مرا کاریست مشکل با دلی خویش


که گفتن می نیارم مشکل خویش

خیالت داند و چشم من و غم


که هرشب در چه کارم با دل خویش

ز وا پس ماندگان یادی کن آخر


چه رانی تند جانا محمل خویش ؟

مرا در اولین منزل ره افتاد


ترا خویش باد راه و منزل خویش

چه فرصتها که گم کردم درین راه


زبخت خواب ناک غافل خویش